"با یاد خدا تنها انیس من"
با تمام اشک هایم به میهمانی سجاده ام آمده ام تا تو را تمنا کنم در این شب یلدا گونه ی بهاری !
هر دانه ی تسبیح را که می اندازم تکه های قلب شکسته ام هم فرو میریزد, دانه ی
آخری را نمی اندازم تا تو در قلبم آرام باشی !!
روی این دانه ی آخر به اندازه ی نود و نه, دانه ی قبلی ذکر دوست داشتنت را التماس میکنم
تا یکی از صد بار تمنایم را بشنوی ای رفیق من !!
گونه های پاییزی ام را بر تربت عاشقی ام نهاده ام تا تو را فریاد کنم ای تو تنها فریاد رس من!!
منذلیلخاککلبه ی تو ام..!!
واینک دستانم را به گدایی آسمان دراز کردم تا وجود مقدست را زاری کنم ای تمام هستی من !
خدای من , من با تمام صداقت کودکانه ام دستان لرزان و چشمان اشک بارم را به سوی بارگاهت
پرواز داده ام تا خدایم بمانی , همرازم بمانی !
من در بیابانی خشک در میان هر ترک قلبم که زخمی است , در درد هجرانت به دنبال
ابر رحمتت میگردم ای سراپا همه مهربانی !!
دلم , قلبم , روحم , تمام وجودم فدای ذره ای خاک پایت خدای من!!
مرا بنگر که چه غریبانه تو را می نگرم و دستانم را بگیر که چه کودکانه در
انتظار دستان لطیف تو ست ای تو همه لطف و نیکی !!
خدایا !! صد بار ذکر دوست داشتنت را در همان یک دانه ی تسبیح التماس کردم شنیدی؟
تنهاتمنایمایناستکهدوستمبداریای تو,تنها توی من !!